گام های چهارگانه قرآن در تربیت و رشد معنوی انسان
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۹۰۶۷۶
بر اساس آیه 57 سوره یونس، درقرآن برای تربیت و رشد معنوی انسانها چهار گام برداشته شده است.
روزنامه ایران: به سخن دیگر قرآن چهار اثر و کارکرد مهم و اساسی در حیات معنوی انسان دارد که در این نوشتار به اختصار آن را توضیح میدهیم:
گام نخست: موعظه
موعظه کردن انسانها گام نخست قرآن است. لغت شناسان موعظه را به تذکر دادن به انجام کارهای نیکو با بیانی که دل شنونده را برای پذیرش آن نرم کند تعریف کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از نظر عارفان شنیدن موعظه یکی از ریاضتهای ضروری سلوک معنوی برای نیل به مقام عارفان حقیقی است، زیرا نفس اماره را مطیع عقل و نفس مطمئنه میکند و قوه خیال انسان را محدود و کنترل میکند تا دچار توهمات باطل و تصورات ناپسند و متمایل به گناه و افکار شیطانی نشود.(الاشارات و التنبیهات ج3،ص380)از همین رو قرآن برای رشد و اعتلای معنوی انسانها در گام نخست از عنصر موعظه بهره برده و کوشیده است با پندها، هشدارها، بشارت ها، تهدیدها و ترساندن انسانها از فرجام بداندیشی و کج روی، دلهای مخاطبینش را نرم و آماده پذیرش حقایق نماید و آنها را از تعصبهای نابجا، عنادورزی، حق گریزی و حق ستیزی برهاند.قرآن عصر بعثت پیامبر(ص) و هر عصر و دوران محروم از وحی و هدایت آسمانی را عصر جاهلی میداند. عصری که انسانها غرق در جهالت، ظلمتهای فکری و اخلاقی، حیرت و سرگشتگی، گناه و غفلتاند.پس باید در گام نخست انسان ها را با مواعظ خود از جهل مرکب بدر آرد و آنها را بیدار کرده و به آنها بفهماند که در گمراهی و سقوطاند. مواعظی که از عالم قدس و طهارت توسط جبرئیل بر قلب و زبان پاک و قدسی پیامبر اکرم(ص) جاری شده است.بدیهی است چنین مواعظی لامحاله در دلهای مستعد و آماده نفوذ کرده و مینشیند.
گام دوم: شفابخشی (وشفاء لمافی الصدور)
جمله (وشفاء لمافی الصدور) در آیه مورد بحث ناظر به گام دوم قرآن است. پس از گام نخست در غفلت زدایی از انسانها و زنده کردن روحیه حقپذیری، نوبت گام دوم است. مقصود از واژه صدور که جمع صدر است در این آیه همان دل و جان انسانهاست. از نظر قرآن قلب معنوی نیز مانند قلب جسمانی و هرشی ارزشمندی دچار آفتزدگی و بیماری میشود. از همین رو قرآن هم از قلب سالم و زنده و پویا و پیش برنده انسان به سوی تعالی و کمال نهایی سخن گفته است (سوره شعراء آیه89) و هم از قلب آلوده (سوره توبه آیه125) قلب بیمار(سوره بقره آیه10)،قلب مرده(سوره نمل آیه80)و قلب سخت و زمخت(سوره مائده آیه13)یاد کرده است.قلب در انسان هم ابزار ادراک و فهم حقایق است و هم مرکز احساسات و عواطفی مانند محبت، شوق، رضایت، رأفت، ترس، بغض و کراهت است و انحراف و خطای در کاربست یا افراط و تفریط در آن موجب پیدایش صفات اخلاقی ناپسندی مانند بیعدالتی، حرص، کینه، بخل، کبر، غرور و ریاکاری میشود. از همین رو قرآن در گام دوم بهترین و جامعترین روش رهایی از بیماریهای روحی را مینمایاند، زیرا بدون گذر از این مرحله امکان بار یافتن به هدایت و رحمت الهی فراهم نمیگردد.
گام سوم: هدایتگری(و هدی):
قرآن در این مرحله انسانها را به معارف حقیقی در دو حوزه اندیشه و عمل راهنمایی میکند.
آیات بیانگر معارف اعتقادی ناظر به اسما و صفات حسنای خدا، مراتب هستی، نظام ربوبی، عرش، کرسی، قلم و ملائکه، بخشی از هدایتگری قرآناند. همچنین آیات بیانگر حقیقت انسان، جایگاه و منزلت انسان در نظام هستی، ماهیت روح و ابزار و قوای آن مانند حواس ظاهری،عقل و فطرت بخشی دیگر از هدایتگری قرآناند. بخش دیگر آیات معرفتی قرآن عهدهدار تبیین مراحل، شرایط و لوازم سلوک معنوی انسان برای رهایی از دامهای شیطاناند.
گام چهارم: رحمت ویژه(و رحمة للمؤمنین)
رحمت خدا دو نوع است رحمت عمومی که از آن به رحمت رحمانیه یاد میشود و رحمت ویژه که رحمت رحیمیه نام دارد.رحمت عمومی خدا شامل همه موجودات از جمله انسان ها چه مؤمن چه کافر میشود. اصل وجود، حیات، قدرت، علم و رزق دنیوی از مظاهر رحمت عمومی خداست و در واقع رحمت عمومی خدا همان نعمتهای فراگیر خدا یعنی هرآنچه زمینه ساز پیدایش و بقای زندگی انسان در دنیاست میباشد.اما مقصود از رحمت ویژه خدا که اختصاص به مؤمنان دارد هر آن چیزی است که زمینه ساز رشد و اعتلای معنوی انسان در دنیا و سعادت و رستگاری انسان در آخرت میشود. رهایی از گناه و غلبه بر نفس اماره(سوره یوسف آیه53)، رهایی از وسوسه و اغوای شیطان(سوره نساء آیه83)، رهایی از شک و حیرت (سوره هود آیه119)، آرامش و صلابت روحی(سوره مریم آیه50)، علوم لدنی و باطنی(سوره کهف آیه10)، اخلاق و رفتار پسندیده(سوره آل عمران آیه159) و نجات از رنج و عذاب پس از مرگ (سوره انعام آیه16) و استقرار در بهشت (سوره حدید آیه28) از مظاهر رحمت ویژه خدای سبحان اند.
دریافت مظاهر رحمت رحیمیه خدا از آغاز پیدایش ایمان راستین آغاز میشود و به میزان کوشش و شایستگی مؤمن شدت و وسعت یافته و تا لحظه مرگ ادامه مییابد و پس از آن در عالم برزخ و قیامت بهصورت لذات جسمانی و روحانی بهشت که فراتر از فهم و تصور بشر است ظهور و تجسم مییابد.
گفتنی است که آیه مورد بحث دو کارکرد و ثمره اخیر قرآن یعنی هدایتگری و رحمت ویژه قرآن را به مؤمنان اختصاص داده و فرموده (وَهُدًى وَرَحْمَة لِلْمُؤْمِنِینَ)اما دو کارکرد نخست یعنی موعظه کردن و شفابخشی یا درمانگری قرآن را شامل غیرمؤمنان نیز میداند. معنای این سخن این است که اگر غیرمؤمن نیز به آیات قرآن گوش جان بسپارد دلش نرم و بیماریهای روحیاش درمان میشود اما بهرهمندی از هدایت و رحمت ویژه خدای سبحان بدون ایمان راستین ممکن و میسر نمیباشد.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: معنوی انسان رحمت عمومی رحمت ویژه گام نخست انسان ها گام دوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۹۰۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی برابر با زیارت امام حسین (ع) است؟
حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی درمورد عظمت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه بیان کرد: مهمترین نشانه عظمت معنوى و مقامات باطنى حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه، برابرى فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، با فضیلت زیارت سیّد الشهدا است.
شیخ المحدّثین، صدوق؛ از محمّد بن یحیى عطّار - که یکى از اهالى رى است - اینگونه نقل کرده است که خدمت امام هادى علیه السلام رسیدم. ایشان فرمودند: «کجا بودى؟».
گفتم: حسین بن على علیه السلام را زیارت کردم. امام هادى علیه السلام فرمودند:
«أما إنَّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِىٍّ.» «بدان که اگر قبر عبد العظیم را در شهر خودتان زیارت کنى، مانند کسى هستى که حسین بن على را زیارت کرده باشد.»
معنای برابرى زیارت حضرت عبد العظیم حسنی (ع) با زیارت حرم حضرت سید الشهدا (ع)
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: مسئله این است که آیا بر اساس حدیثِ یاد شده، زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه به طور مطلق مىتواند جایگزین زیارت امام حسین علیه السلام شود و یا در شرایط خاصى، از چنین فضیلتى برخوردار است؟
بىتردید، مقصود امام هادى علیه السلام در حدیث یاد شده، این نیست که از فضایل زیارت امام حسین علیه السلام بکاهند و یا در بیان فضیلت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه مبالغه نمایند.
بنابراین، در پاسخ به سؤالى که مطرح شد، مىتوان گفت: برابرى فضیلت زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه و امام حسین علیه السلام مقید است به فضاى سیاسى ویژهاى که پیروان اهل بیت علیه السلام در آن مقطع تاریخى زندگى مىکردند. زیرا زمانى بود که اختناق شدیدى جهان اسلام را فرا گرفته بود و جامعه تشیّع در دوران زمامدارى افرادى مانند: متوکّل، مُعتَز و معتمد عباسى، سختترین دورانهاى تاریخىِ خود را سپرى مىکرد.
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: در چنین شرایطى، امام هادى علیه السلام به منظور پیشگیرى از خطرهایى که از طرف حکومتهاى وقت، شیعیان را تهدید مىکرد، فضیلت زیارت حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام را با زیارت امام حسین علیه السلام برابر دانسته اند. به تعبیرى روشنتر، زیارت حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام براى کسانى که آمادگى خطرپذیرى براى زیارت امام حسین علیه السلام را داشته باشند، پاداشى معادل زیارت آن حضرت علیهالسلام را دارد و حرم حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام شعبهاى از حرم سید الشهدا علیه السلام است و این خود، فضیلتى بزرگ و حاکى از جایگاه بلند حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه نزد اهل بیت علیه السلام و عظمت معنوى ایشان است.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: برابرى فضیلت زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه با زیارت سید و سالار شهیدان علیه السلام هر چند در شرایط ویژه، بىتردید بدون حکمت نیست و شاید نتوان به حکمت آن پى برد؛ لیکن راز و رمز این فضیلت بزرگ را باید در شخصیت علمى، عملى و جهادى آن بزرگوار، جستجو کرد.
در میان امامزادگان، شخصیتهاى بزرگى وجود دارند؛ امّا در باره هیچ یک از آنها نقل نشده و حداقل به ما نرسیده است که زیارتش با زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام برابرى کند.
عرضه دین بر امام هادی علیهالسلام
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی اظهار کرد: این احادیث بیانگر عظمت والای حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه است ولی نکتهای که در زندگی ایشان بسیار جای تأمل و دقت نظر دارد این است که روزی این «امام زاده مجتهد محدث کبیر» به محضر امام هادى علیه وآله رسید.
وقتى نگاه ایشان افتاد، فرمودنذ: «مَرحَباً بِکَ یا أبَا القاسِمِ! أنتَ وَلِیُّنا حَقّاً» «خوش آمدى، اى ابوالقاسم! تو حقیقتاً دوست ما هستى».
گفتم: اى پسر رسول خدا! مایلم دینم را به شما عرضه کنم، اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا خداوند عزوجل را ملاقات کنم.
امام علیه السلام فرمودند: «اى ابو القاسم، عرضه کن»؛ و بعد حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام همچون طفلی که به مکتب رفته باشند به محضر امام علیه السلام نشستند و به عقاید خویش درباره اصول و فروع دین پرداختند.
گفتارش که تمام شد. در این هنگام، امام هادى علیه السلام فرمودند «اى ابوالقاسم! به خدا سوگند، این [عقاید]، دین خداست که آن را براى بندگانش برگزیده است. پس بر آن، ثابت قدم باشید.
خداوند، تو را بر عقیده ثابت در زندگى دنیا و آخرت پایدار بدارند!».
به کارشناس دینی مراجعه کنیم
این کارشناس مذهبی یادآور شد: این کار یعنى مراجعه به کارشناسان دین که ریشه قرآنى دارد.
خداوند متعال در دو آیه، مردم را به آنان ارجاع فرموده اند: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛» «اگر نمىدانید، از آگاهان بپرسید.»
حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه از نظر علمى، یکى از بزرگترین محدّثان و فقها بوده و از نظر سنّى، تقریباً دو برابر امام هادی علیهالسلام سن داشته اند. اما میخواهند به ما بیاموزند کهای انسان به علم خود و به اصطلاح، به چند کلمه مغرور نشو. لذا، شایسته است وقتى انسان دیندار به محضر دینشناس بالاتر از خود مىرسد، براى تأیید و یا تکمیل معارف دینى خود اقدام نماید.
این بهرهگیرى از نظریه کارشناسان دینى، زمینهساز ثبات و پایدارى انسان در دیندارى است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت